۰ «شواهد و قرائن و اتفاقاتی که به مرور در خاورمیانه رخ می‌دهد، دورنمای منطقه را تار و تاریک نشان می‌دهد. اکنون منطقه مثل دیگ بخار شده که هر لحظه امکان ترکیدن آن و پس‌لرزه‌هایش وجود دارد. وضع به‌گونه‌ای شده که انگار پله‌پله خاورمیانه به‌سوی جنگ فراگیر در حرکت است. اتفاقی که مردم خاورمیانه و […]

«شواهد و قرائن و اتفاقاتی که به مرور در خاورمیانه رخ می‌دهد، دورنمای منطقه را تار و تاریک نشان می‌دهد. اکنون منطقه مثل دیگ بخار شده که هر لحظه امکان ترکیدن آن و پس‌لرزه‌هایش وجود دارد. وضع به‌گونه‌ای شده که انگار پله‌پله خاورمیانه به‌سوی جنگ فراگیر در حرکت است. اتفاقی که مردم خاورمیانه و ایران نگران آن هستند. حمله ۷ اکتبر (۱۵ مهر) حماس به اسرائیل باعث شد تا رژیم اشغالگر حملات وحشیانه خود به غزه را آغاز کند و هزاران نفر را به خاک و خون بکشد. حملات حوثی‌ها به کشتی‌های اسرائیلی و غربی در تنگه باب المندب و دریای سرخ را نا امن کرده و هزینه تجارت را برای دنیا حتی برای ایران هم افزایش داده است. بایدن به دلیل هزینه سنگینی که جنگ با ایران دارد زیر بار خواست تندروها نمی‌رود. اما مراکز نیروهای نزدیک به ایران در سوریه و عراق را هدف قرارداده است و یک محموله نفتی ۵۰۰ هزار تنی متعلق به ایران را نیز ضبط کرد. این وقایع نشان می‌دهد که دامنه جنگ به ایران بیش از هر زمان دیگری نزدیک شده است. اکنون دو راه پیش روی تهران وجود دارد: یک راه حمایت نظامی از محور مقاومت است که در آن صورت ایران با آمریکا و اسرائیل سرشاخ خواهد شد. راه دیگر این است که در برابر آنچه در عراق و سوریه رخ‌داده خویشتن‌داری کرده و با بهره‌گیری از ابزار دیپلماسی خطر را از روی کشور عبور دهد.
از همان آغاز جنگ حماس و اسرائیل (۱۵مهر) همواره در سرمقاله‌ها، گزارش‌ها و گفت‌وگو با صاحب نظران هشدار داد که استراتژی اسرائیل کشاندن پای ایران و آمریکا به جنگ است. زیرا موقعیت نخست‌وزیر اسرائیل در داخل و عرصه بین‌المللی ضعیف و شکننده شده است. در چنین وضعیتی او حاضر نیست تن به آتش بس بدهد، زیرا به سقوط و محاکمه‌اش خواهد انجامید.

چه باید کرد؟
همانطور که روز ۱۵ اسفند پیش بینی کردیم و هشدار دادیم واقعیت این است که حملات نقطه‌ای اسرائیل علیه ایران افزایش یافته است.

حمله به کنسولگری ایران در دمشق
حمله شامگاه دوشنبه (۱۳فروردین) به کنسولگری ایران در دمشق از منظر حقوق بین‌الملل حمله به خاک ایران تلقی می‌شود. پرسش این است که اکنون چه باید باشد؟ نویسنده بارها نوشته و گفته که مناقشه اعراب و اسرائیل یک منازعه عبری، عربی و غربی است. کشورهای عربی پنهانی جانب اسرائیل را می‌گیرند تا فلسطین.
این کشورها حاضر نیستند حتی یک گلوله به سمت اسرائیل شلیک کنند پس ما نباید کاسه داغ‌تر از آش باشیم. بگذاریم عرب‌ها خودشان مسئله را با اسرائیل حل کنند. اگر جنگ بین ایران و اسرائیل رخ دهد به احتمال زیاد یک ائتلاف غربی و احتمالاً چند کشور عربی پنهان یا آشکار شکل خواهد گرفت. در مقابل ایران می‌ماند، حزب الله، حماس، جهاداسلامی، حوثی‌ها و حشدالشعبی عراق. آیا ایران و این نیروها خواهند توانست از پس ائتلاف غربی و اسرائیل برآیند یا خیر؟

سود جنگ در جیب روسیه
سود جنگ حماس با اسرائیل در طول شش ماه گذشته نصیب روسیه شده است. زیرا این منازعه از فشار غرب بر مسکو کاست و توجه آن‌ها به خاورمیانه معطوف شد. با همین منطق سود جنگ ایران، اسرائیل و آمریکا نیز به جیب روسیه خواهد رفت.یعنی جنگ برای روسیه دوسر برد است.

اثر جنگ در بازار
تجربه نشان داده که هر نوع تنش سیاسی و یا جنگی بر بازار به ویژه قیمت دلار و سکه اثر می‌گذارد. وقتی این دو افزایش قیمت پیدا می‌کنند به تبع آن دیگر کالاها گران می‌شوند و مردم نگران دارایی‌های خود می‌شوند. حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق قیمت نفت را هم افزایش داده است. موضوعی که دنیا را نگران می‌کند. علاوه بر خطر جنگ متأسفانه در تصادفات جاده‌ای نوروز امسال ۷۶۹ نفر کشته و ۲۰ هزار و ۲۱۴ نفر هم مصدوم شده‌اند. اگر بر این تعداد شهدای کنسولگری ایران در سوریه را اضافه کنیم درخواهیم یافت که روان مردم و نوروزشان تلخ و آزاردهنده شده و نمی‌خواهند با جنگ احتمالی شاهد جان باختن هموطنانشان باشند. بنابراین وقتی اسرائیل طالب جنگ است، ایران باید از ورود به جنگ خودداری کند . پوتین پس از حمله به اوکراین در تله غرب افتاد و بیش از دو سال است که هزینه جنگ فرسایشی را می‌پردازد. ایران هم نباید مثل روسیه در تله اسرائیل بیفتد. حق دفاع محفوظ است، مهم این است که زمان و مکان آن کی باشد.

  • منبع خبر : ستاره صبح