۱۲ کتاب «حکمرانی بد و فساد» اثر ریچارد رز و گرین پیفر ، ترجمه هدایت کارگرشورگی و سعید عطار. نشر روزنه، یک تحلیل علمی و چندبعدی از پدیده‌های حکمرانی بد و فساد است. تمرکز اصلی نویسندگان، که هر دو از صاحب‌نظران برجسته در حوزه مطالعات حکمرانی و سیاست‌گذاری عمومی هستند، بر این است که فساد […]

کتاب «حکمرانی بد و فساد» اثر ریچارد رز و گرین پیفر ، ترجمه هدایت کارگرشورگی و سعید عطار. نشر روزنه، یک تحلیل علمی و چندبعدی از پدیده‌های حکمرانی بد و فساد است. تمرکز اصلی نویسندگان، که هر دو از صاحب‌نظران برجسته در حوزه مطالعات حکمرانی و سیاست‌گذاری عمومی هستند، بر این است که فساد تنها یک عمل فردی و اخلاقی نیست، بلکه نتیجه مستقیم یک سیستم نهادی و حکمرانی معیوب است. آن‌ها استدلال می‌کنند که برای مبارزه با فساد، باید به جای تمرکز صرف بر مجازات افراد فاسد، به اصلاح نظام حکمرانی و نهادهای دولتی پرداخت.

مقدمه:
پدیده فساد در ایران، به ویژه در سال‌های اخیر، به یکی از مسائل جدی و نگران‌کننده اقتصادی-اجتماعی تبدیل شده است. رویکرد کتاب رز و پیفر به ما نشان می‌دهد که برای تحلیل این پدیده، نباید صرفاً به دنبال مقصرانی فردی بود، بلکه باید ساختارها و نهادهای حکمرانی را که بستر ساز فساد هستند، مورد بررسی قرار داد.
۱. حکمرانی بد به عنوان بستر اصلی فساد در ایران
بر اساس مفاهیم کتاب، بسیاری از ویژگی‌های «حکمرانی بد» در ساختار حکمرانی ایران قابل مشاهده است:
– عدم شفافیت: تصمیم‌گیری‌های کلان اقتصادی در ایران اغلب در پشت درهای بسته و توسط شبکه‌های خاص صورت می‌گیرد. قوانین ضد انحصار ضعیف و عدم انتشار عمومی اطلاعات مربوط به مناقصات و قراردادهای بزرگ دولتی (به ویژه در حوزه نفت و انرژی)، فضای ایده‌آلی برای شکل‌گیری فسادهای کلان فراهم کرده است. این دقیقاً مصداق «تصمیم‌گیری‌های پشت درهای بسته» است که رز و پیفر به آن اشاره می‌کنند.
– قوانین و مقررات پیچیده و دست و پاگیر: بوروکراسی عریض و طویل و قوانین پیچیده در ایران، یکی از اصلی‌ترین بسترهای فساد خرد است. برای مثال، فرآیندهای دریافت مجوزهای کسب و کار، ثبت شرکت، یا ترخیص کالا از گمرک، آنقدر پیچیده و زمان‌بر است که شهروندان و فعالان اقتصادی را مجبور می‌سازد برای تسریع امور، به «راه حل‌های جایگزین» (پرداخت رشوه) متوسل شوند. این امر، نمونه بارگ «اجبار به رشوه» است.
– کیفیت پایین خدمات عمومی: هنگامی که سیستم‌های اداری و خدمات عمومی (مانند سیستم قضایی، آموزشی یا درمانی) با کندی و ناکارآمدی مواجه هستند، افراد برای دریافت خدمات با کیفیت بهتر یا سریع‌تر، حاضر به پرداخت پول غیررسمی می‌شوند. این پدیده در بخش‌های مختلف ایران به وضوح دیده می‌شود.

۲. فساد به عنوان یک «راهبرد بقا» در اقتصاد ایران
در شرایطی که حکمرانی بد بر اقتصاد سایه افکنده است، فساد برای قشرهای مختلف به استراتژیی برای بقا تبدیل می‌شود:
– برای یک شهروند عادی، پرداخت رشوه به کارمند اداره ممکن است تنها راه برای دریافت به موقع یک مدرک یا حل یک مشکل اداری باشد.
– برای یک تاجر یا صاحب کسب و کار کوچک، پرداخت رشوه به مأموران گمرک یا ناظران ممکن است برای جلوگیری از توقف فعالیت اقتصادی و ورشکستی ضروری به نظر برسد. این نگاه واقع‌گرایانه کتاب، توضیح می‌دهد که چرا مبارزه با فساد تنها با شعارهای اخلاقی و مجازات چند فرد به نتیجه نمی‌رسد. وقتی سیستم ناکارآمد است، بازیگران حاضر در آن مجبور به تبعیت از قواعد معیوب آن می‌شوند.

۳. چرخه معیوب فساد و حکمرانی بد در ایران
ایران در دام یک «چرخه معیوب» مشابه آنچه در کتاب توصیف شده، گرفتار است:
حکمرانی بد (قوانین پیچیده، عدم شفافیت) → افزایش فرصت‌های فساد برای کارمندان و مقامات → نهادینه شدن فساد و شکل‌گیری شبکه‌های ذی‌نفع قدرتمند → مقاومت این شبکه‌ها در برابر هرگونه اصلاحات که منجر به تضعیف بیشتر نهادهای حکمرانی می‌شود → تثبیت و تعمیق حکمرانی بد.
شواهد این چرخه را می‌توان در مقاومت در برابر اجرای قانون آزادی اطلاعات، شفاف‌سازی درآمدها و یا اصلاح نظام مالیاتی مشاهده کرد. شبکه‌های ذی‌نفع از وضعیت موجود سود می‌برند و هرگونه تغییری که شفافیت و پاسخگویی را افزایش دهد، منافع آنان را تهدید می‌کند.

۴. نقش بوروکراسی دولتی ناکارآمد
بوروکراسی بزرگ و متمرکز در ایران، که بخش عمده‌ای از اقتصاد را در کنترل دارد، نمونه‌ای عینی از بوروکراسی است که کتاب آن را مشکل‌ساز می‌داند. این بوروکراسی:
– انحصاری عمل می‌کند و رقابت چندانی در ارائه خدمات مشابه وجود ندارد.
– پاسخگو نیست و ارزیابی مستقلی از عملکرد آن صورت نمی‌گیرد.
– در بسیاری از موارد، به جای خدمت به مردم، در خدمت تداوم خود و منافع کارکنانش است.
این ویژگی‌ها، بوروکراسی را به یک ماشین عظیم تولید فساد تبدیل کرده است.

نتیجه‌گیری:
تحلیل ایران با چارچوب کتاب «حکمرانی بد و فساد» نشان می‌دهد که فساد در ایران یک بیماری ریشه‌دار و سیستمیک است، نه یک عارضه سطحی. تا زمانی که اصلاحات بنیادین در نظام حکمرانی—از جمله افزایش شفافیت، کاهش مقررات زائد، تقویت نهادهای نظارتی مستقل و پاسخگو کردن سیستم بوروکراسی—صورت نگیرد، مبارزه با فساد در حد شعار و برخوردهای مقطعی باقی خواهد ماند. راه حل اصلی، شکستن چرخه معیوب از طریق تقویت نهادهای خوب حکمرانی است، نه فقط تعقیب و مجازات فاسدین. هرگونه تلاش برای مبارزه با فساد، بدون اصلاح ساختار حکمرانی، محکوم به شکست است.

  • نویسنده : دکتر اسماعیل خلفازاده