۰ در حاشیۀ یک برنامه، فردی در مقابلِ من قد علم کرد و گفت؛ ما طبق فرمایش امام‌علی زیر بار زور نمی‌رویم! محاجه با او را مناسب ندانستم وگرنه به او توضیح می‌دادم که هیچ آدم عاقل و آزاده‌ای نمی‌خواهد زیر بار زود برود، اما از این مفهوم و گزارۀ کلی و درست، تکلیف نوع […]

در حاشیۀ یک برنامه، فردی در مقابلِ من قد علم کرد و گفت؛ ما طبق فرمایش امام‌علی زیر بار زور نمی‌رویم! محاجه با او را مناسب ندانستم وگرنه به او توضیح می‌دادم که هیچ آدم عاقل و آزاده‌ای نمی‌خواهد زیر بار زود برود، اما از این مفهوم و گزارۀ کلی و درست، تکلیف نوع برخورد با مصداق‌های عینی و جزئی روشن نمی‌شود.

آیا از نظر او که خود را شیعه‌ای متعصب می‌نمایاند، سقیفه از جنس زور نبوده است؟ پس چرا علی زیر بار آن رفت؟ آیا حکمیت اعمال زور نبود؟ پس چرا علی به آن تن داد؟ متأسفانه تکرار پاره‌ای گزاره‌های بسیار کلی، جای سیاست‌ورزی مصداق‌گرایانه را در کشور ما گرفته و راه بحث و گفتگوی معطوف به تفاهم را بسته است. روشن است که یک انسان آزاده با آنچه زور می‌پندارد، سر سازگاری ندارد و با سنجشی همه‌جانبه به مقابله برمی‌خیزد اما این یک امر خام و مطلق نیست. در عالم واقع انسان‌ها چه در زندگی شخصی و چه در زندگی عمومی خود، روزانه با هزار نوع زورگویی مواجهند! اینکه با هر نوع زورگویی چگونه و با چه روش و ابزاری باید برخورد کرد، دغدغۀ روزانۀ همۀ آدمیزادگان است. در جامعۀ امروز ایران کمتر کسی است که همسر یا والدین یا فرزندان یا فامیل یا همسایگان یا همکاران یا کارفرمایان یا فروشندگان یا رانندگان یا دوایر دولتی یا کارمندان دولت یا کل حکومت را به زورگویی متهم نکند! اما رفتار او در برابر این زورگویی‌ها چیست؟ فوراً از همسرش جدا می‌شود؟ با والدینش قهر می‌کند؟ فرزندان را از خانه می‌راند؟ با همسایگان به دعوا برمی‌خیزد؟ همکاران را به دوئل فرامی‌خواند؟ به جنگ کارفرمای خود می‌رود؟ با فروشندگان منازعه می‌کند؟ با رانندگان درگیر می‌شود؟ با کارمندان کتک‌کاری می‌کند؟ به نبرد حکومت می‌رود؟ یا اینکه به پیامدهای هر یک از این اقدامات به دقت می‌اندیشد و نهایتاً برای استمرار زندگی و جلوگیری از مصائب و بلایای بزرگتر جا به جا از خود تدبیر و خویشتن‌داری نشان می‌دهد؟
مولا علی چرا تن به سقیفه داد؟ چون مقاومت در برابر آن، چیزهای بسیار ارزشمندتری را به خطر می‌انداخت؟ چرا تن به حکمیت داد؟ چون مخالفت با آن، فتنه‌های خطرناکتری ایجاد می‌کرد!
بدبختانه در کشور ما نه به این ظرایف پیچیده اندیشیده می‌شود و نه عده‌ای اجازه می‌دهند اندیشیده شود. همینطور با یک عبارت کلی، پنداری می‌توان تمام جزئیات را تعیین تکلیف کرد. ایراد من به دوستانی مانند آقای بیژن عبدالکریمی این است که خواسته یا ناخواسته به این وضعیت دامن می‌زنند. از نهیلیسم نیچه‌ای، استراتژی سیاسی برای وضعیت امروز ایران استنتاج می‌کنند. دو تن از نزدیکان فکری او اخیراً در دفاع از وی و نقد منتقدان، یادداشت‌هایی طولانی در خبرآنلاین منتشر کرده‌اند که از فرط کلی‌گویی اسباب ملالِ هر آدم آشنا با الفبای سیاست می‌شود! به نظرم با این نوع نگاهشان، نه فقط خدمتی به “امر ملی” نمی‌کنند بلکه آن را در معرض تهدیدهای وجودی قرار می‌دهند.

  • نویسنده : احمد زیدآبادی