تکتم نیوز/مرگ یک اهداکننده تخمک؛ آرزویی که بر باد رفت
چندی پیش در خبرها به مرگ دختر جوانی که برای بار چهارم اقدام به اهدا تخمک در یک مرکز پزشکی، تخصصی کرده بود، اشاره شد. همین یک خبر کافی است تا بدانیم هر کدام از این عملهای جراحی چه عواقبی میتواند برای اهداکننده داشته باشد اما وقتی پای تامین هزینههای زندگی و رسیدن به آرزوها در میان باشد، سلامتی هم در درجه پایینی از اهمیت قرار میگیرد.
فرشته میخواست با پول اهدای تخمک راهی برای رسیدن به آرزوهایش هموار کند. او از یک خانواده کمبرخوردار بود و آرزوهای بزرگی در سر داشت. مهاجرت از ایران و شروع فعالیت مدلینگ در کشوری دیگر. اما همه این آروزها، جوانی، زیبایی و جانش را در برابر ۳۰ میلیون تومان باخت. او فقط ۲۳ سال داشت.
فروش و اجاره عضو انتخاب نیست، نتیجه ساختار اقتصادی بیمار است
اما چرا این پدیده در جامعه ما چنین گسترش یافته است؟ و چه عواملی باعث شده که بدن انسان، بهویژه بدن زن، به کالایی قابل معامله تبدیل شود؟فریبا خورشیدی، جامعهشناس و پژوهشگر اجتماعی، در این باره میگوید: وقتی بدن زن به بنگاه اقتصادی تبدیل میشود، یعنی جامعه از ایفای نقش حمایتی خود بازمانده است. در واقع، پدیده اجاره رحم یا فروش عضو، تنها انتخاب فرد نیست، بلکه نتیجه ساختار اقتصادی و اجتماعی است که انسان را در تنگنای مطلق قرار داده.
بدن فقیر برای رفاه ثروتمند معامله میشود و این یعنی بازتولید نابرابری در عریانترین شکل ممکن!
این پژوهشگر اجتماعی در ادامه اظهار میدارد: اجاره رحم شاید در ظاهر به نوعی همکاری انسانی تعبیر شود اما در واقعیت، پشت بیشتر این قراردادها فقر است، نه نوعدوستی. اغلب زنانی که رحم خود را اجاره میدهند، از طبقات پایین جامعه هستند، نه از طبقات متوسط یا مرفه. آنها این کار را برای بقا انجام میدهند، نه برای کمک.
خورشیدی در مورد چرایی افزایش چنین پدیدههایی در جامعه امروز ما میگوید: ما با چند عامل همزمان روبهرو هستیم. نخست بحران معیشت است؛ دوم، ضعف نظام رفاه اجتماعی و نبود حمایت مؤثر از زنان سرپرست خانوار؛ سوم، نابرابری جنسیتی در بازار کار و چهارم، تغییرات فرهنگی و ارزشهای جامعه که در نتیجه فقر، نوعی بیتفاوتی نسبت به کرامت بدن ایجاد کرده است.
او در پاسخ به این سوال که چه عواملی باعث شده آگهیهای اجاره رحم یا فروش عضو چنین فراگیر شود؟ اظهار میدارد: پاسخ، ترکیبی از اقتصاد و فرهنگ است. از یک سو، تورم و بیکاری، فقر را به لایههای میانی جامعه هم کشانده است. از سوی دیگر، فضای مجازی امکان دیده شدن این نوع آگهیها را فراهم کرده و تابوی گفتوگو درباره آن را شکسته است.
مصرفگرایی و فشار روانی برای داشتن زندگی بهتر، عامل تبدیل بدن به بازار معاش است
مهتاب بابایی همچنین از «فرهنگ مصرفگرایی» به عنوان یکی از عوامل فرهنگی بروز چنین پدیدههایی در جامعه یاد میکند و میگوید: در جامعهای که ارزشها به سمت ثروت و ظاهرگرایی رفته، فشار روانی برای داشتن زندگی بهتر افزایش مییابد. بسیاری از این افراد نه برای نان، بلکه برای شأن اجتماعی دست به فروش عضو میزنند؛ چون میخواهند عقب نمانند. این پدیده در لایههای شهری کاملاً مشهود است. از سوی دیگر، ضعف نظامهای حمایتی و بیاعتمادی به دولت نیز نقش مهمی دارد.
این روانشناس با اشاره به اینکه پیامدهای روانی چنین تصمیمهایی معمولاً دیرتر خود را نشان میدهند، میگوید: بسیاری از زنانی که رحم خود را اجاره دادهاند، بعد از زایمان دچار افسردگی شدید، احساس گناه یا پوچی میشوند. بدنشان حامل تجربهای است که از آن خودشان نیست. از نظر روانی، این نوع بارداری «بیمالکیت بر بدن» نوعی جدایی دردناک میان جسم و روان ایجاد میکند.
فروش اعضای بدن برای بقا یک بحران اجتماعی است
مهتاب بابایی در پایان هشدار میدهد: ما نمیتوانیم با سکوت از کنار این پدیده بگذریم. لازم است نظامهای حمایتی قوی برای زنان کمدرآمد و سرپرست خانوار ایجاد شود. وقتی زن درآمد پایدار و بیمه داشته باشد، کمتر حاضر میشود بدنش را به ابزار بقا تبدیل کند. در واقع اجاره رحم یا فروش کلیه فقط مشکل فردی نیست، بحران اجتماعی است. هر آگهی از این نوع، نشانه شکاف طبقاتی است. جامعهای که در آن بدن فقیر ابزار رفاه ثروتمند میشود، دیر یا زود با بحران اخلاقی عمیق روبهرو خواهد شد.
- منبع خبر : تجارت نیوز









Wednesday, 29 October , 2025