۰ اگر امروز طیف تندرو صدای بلندتری حتی نسبت به گذشته دارند و حتی در مقابل تصمیماتی که رهبری هم بر آنها اذعان دارد بنابر گفته رئیس جمهور می ایستند به این دلیل است که هویت اینها برای بخش عمده ای از ارکان نظام و حاکمیت روشن شده است و در تلاشند تا از جایگاههای […]
اگر امروز طیف تندرو صدای بلندتری حتی نسبت به گذشته دارند و حتی در مقابل تصمیماتی که رهبری هم بر آنها اذعان دارد بنابر گفته رئیس جمهور می ایستند به این دلیل است که هویت اینها برای بخش عمده ای از ارکان نظام و حاکمیت روشن شده است و در تلاشند تا از جایگاههای مؤثر خود برای جلوگیری از تغییرات بنیادین به نفع کشور و مردم استفاده کنند.
به هر حال یک طیفی در نظام تصمیمگیری کشور حضور دارند که از چندین دهه قبل فعال بودهاند و متأسفانه در نهادهایی هم حضور دارند که تصمیمگیریهای مربوط به ملک و ملت در این نهادها انجام میشود، از جمله نهادهای انتصابی مانند شورای عالی امنیت ملی و شورای عالی فضای مجازی و سایر نهادهای حاکمیتی.
این افراد همچنین در نهادهای انتخابی هم به دلیل ناامیدی عمومی بستر جامعه از حضور در پای صندوق های رای، حضور دارند چراکه عموم مردم به این نتیجه رسیدهاند که نظامات تصمیمسازی و تصمیمگیری قابل اصلاح نیست و به همین دلیل، به رغم اینکه سال های سال با همه دلخوری ها، بحران ها، چالش ها و مشکلات پای صندوق های رای آمده و در کنار جناح مخالف این تندروها می ایستادند اما در سالهای اخیر کمتر و حداقل در یک دهه اخیر بسیاری از مردم در انتخابات شرکت نمیکنند و این مسئله باعث شده که این طیف با رأی حداقلی در نهادهای انتخابی مانند مجلس حضور داشته باشد.
سابقه این افراد نشان میدهد که به رغم اینکه در ظاهر موضوع دفاع از ولایت، رهبری و ارزشهای انقلابی، دینی و مذهبی برای شان اولویت و خط قرمر است اما بارها و بارها نشان داده اند که زمانی که منافعشان در خطر باشد و هسته اصلی قدرت اعم از رهبری و سایر نهادهای منتسب به حاکمیت تصمیمی موافق ملت و بستر جامعه می گیرند و مخالف این طیف تندرو هستند آنها در مقابل تصمیمات حاکمیت که به نفع ملت و جامعه است، میایستند.
در دهههای اخیر، این گروهها تلاش کردهاند تا با طرح انگارهها، فاصله بین مردم و حاکمیت را بیشتر کنند. بهطور کلی، میتوان گفت که آنها سهم قابل توجهی در ناامیدی مردم نسبت به اصلاح امور و همچنین در وضعیت تنهایی استراتژیک جمهوری اسلامی ایران در دنیا داشتهاند. این گروهها در جنگ ۱۲ روزه هم سهم زیادی در عدم وجود شرکای راهبردی برای ایران داشتند و در تحریمهای کمرشکن علیه کشور نیز نقش داشتند.این ها همان افرادی هستند که در زمان ریاستجمهوری برخی از اشخاص، قطعنامههای شورای امنیت را کاغذپاره میدانستند و اعتقاد داشتند که ما دارای شرکای راهبردی در نگاه به شرق هستیم و نیازی به تعامل با سایر کشورها نیست. اساسا استراتژی طیفی که مخالف مذاکره هستند، مبتنی بر ستیز و بقا بوده و بهجای توسعه ایران، از تمام ظرفیتهای خود سوءاستفاده میکنند و در مقابل دولت منتخب مردم که مورد تایید رهبری هم هست، می ایستند.
یعنی به صورت آشکار و عریان اعلام کردند که اساسا تصمیمات مربوط به انجام مذاکرات و تعامل با آمریکا و اروپا بدون نظر رهبری اتخاذ نمیشود. اما افرادی که با رأی حداقلی در مجلس نشستهاند، موضوعاتی مانندعدم کفایت سیاسی رئیسجمهور و مسائلی از این قبیل را مطرح میکنند که این در واقع تقابل آشکار با خط قرمزهایی است که خودشان به آن اشاره کردهاند و به طور غیرمستقیم مشخص است که هدفشان چیست.وی ادامه داد: به رغم همه چالش ها و بحران هایی که بر کشور ما حاکم شده و بخش عمده آن ناشی از نگاه و رویکردهای این طیف تندرو در نظامات تصمیم سازی و تصمیم گیری بوده اما آنچه که الان مسلم است، هویت اینها همچنان که برای جریان سیاسی اصلاحطلب و بخش عمده ای از ملت مشخص بود برای حاکمیت هم مشخص شده است و امیدواریم که شاهد تغییرات بنیادینی در سیاستهای کلان کشور، چه در سیاست خارجی و چه در سیاست داخلی و نحوه مواجهه با ملت باشیم.
این تفکر بهخوبی آگاه است که در فضایی که نظام شایستهگزینی و شایستهسالاری حاکم باشد و هم در سیاست داخلی در مواجهه با ملت و پیشبرد موضوع توسعه و هم در مواجهه با دنیا رویکرد تعامل پیش گرفته شود و تصمیمگیریها بر مبنای عقلانیت باشد، جایگاهی نخواهد داشت و نه تنها جایگاهی نخواهند داشت بلکه منافعشان هم به خطر خواهد افتاد.
اگر آنها صدای بلندتری حتی نسبت به گذشته دارند و حتی در مقابل تصمیماتی که رهبری هم بر آنها اذعان دارد بنابر گفته رئیس جمهور می ایستند به این دلیل است که هویت اینها برای بخش عمده ای از ارکان نظام و حاکمیت روشن شده است و در تلاشند تا از جایگاههای مؤثر خود برای جلوگیری از تغییرات بنیادین به نفع کشور و مردم استفاده کنند.
- نویسنده : سالاری
Sunday, 5 October , 2025