در روزگاری که تریبون‌های پرشمار افراط‌گرایان با ادبیاتی آمیخته به خشم و قضاوت‌های بی‌پایه، نه‌تنها جوانان را از دین و دینداری دلسرد می‌کنند، بلکه شخصیت‌هایی با منش اخلاقی و مردمی را آماج حمله قرار می‌دهند، دیداری ساده، اما پرمعنا بین دو چهره برجسته، نویدبخش بازگشت به عقلانیت و اخلاق بود.

تکتم نیوز/دیدار شیخ حسین انصاریان، خطیب و عارف سرشناس با سید محمد خاتمی، رئیس‌جمهور پیشین و نماد گفت‌و‌گو و مدارا، نه صرفاً رخدادی شخصی، بلکه حامل پیامی اجتماعی، دینی و حتی سیاسی بود؛ پیامی از جنس عقلانیت در برابر غوغای تکفیر.

چرا این دیدار اهمیت دارد؟
بیش از شش دهه است که استاد انصاریان، دور از هیاهوی سیاسی و شعار‌های زنده باد و مرده باد‌های زودگذر دنیایی، با بیانی شیوا و مردمی، آموزه‌های اهل‌بیت (ع) را از منبر‌های دینی در سراسر کشور به گوش دل‌ها رسانده است. او را می‌توان یک چهره نواندیش در بستر سنت دانست؛ شخصیتی که در چارچوب آموزه‌های اصیل دینی، بر عقل، ادب و اخلاق تکیه دارد و از افراط به‌دور است. همین رویه و منش، موجب شده سخنرانی و مناجات خوانی‌های وی، از جمعیت لبالب باشد.

در سوی دیگر، سید محمد خاتمی شخصیتی است که در حافظه عمومی به‌عنوان نماد گفت‌و‌گو، مدارا و اخلاق شناخته می‌شود. او همواره با زبانی آرام، اما محکم، بر ضرورت اجتناب از خشونت فکری و تکفیر تأکید کرده و گفتگوی تمدن‌ها میراث دوران ریاست جمهوری اوست.دیدار این دو شخصیت نجیب در شرایطی رخ داد که جامعه ایران بیش از هر زمان دیگری به وفاق، عقلانیت و بازسازی اخلاقی نیازمند است. با این حال، واکنش تند برخی چهره‌های مذهبی که با زبانی آمیخته به تنگ‌نظری و به حکم قاضیان بی دادگاه شیخ حسین “جهنمی” خواندند، نشان داد که هنوز برخی، صدای گفت‌و‌گو را برنمی‌تابند.

تکفیر؛ صدای ناتوانی، نه قدرت
تکفیر، پدیده‌ای که ریشه در تاریخ دارد، امروز نیز در لحن و کلام برخی جریان‌ها تکرار می‌شود؛ نه دیگر از زبان گروه‌های تندروی مسلح، چون داعش، بلکه از تریبون‌هایی به ظاهر مذهبی و رسمی. تأسف‌بارتر آن‌که این‌بار هدف نه دشمنان دین، که یکی از صادق‌ترین و محبوب‌ترین منبری‌های دینی کشور است.

شیخ حسین انصاریان نه اصلاح‌طلب است و نه اصولگرا؛ نه در سودای قدرت است و نه دلبسته جناح‌ها؛ اما صداقت، استقلال و منش مردمی‌اش برای برخی تاب‌آور نیست. وقتی یکی از چهره‌های نزدیک به جریان‌های تندرو او را «جهنمی» خواند، این توهین فقط متوجه یک فرد نیست، بلکه زنگ خطری برای آزادی اندیشه و بیان در فضای دینی کشور است. این همان‌جاست که اهمیت دیدار خاتمی و انصاریان برجسته می‌شود: دیداری به مثابه‌ی دفاع از عقلانیت، اخلاق و حق ابراز نظر متفاوت در درون سنت دینی.

وقتی اخلاق جایگزین افراط می‌شود
آنچه این دیدار را برجسته‌تر می‌سازد، منش اخلاقی و انسانی دو طرف است. برخلاف فضای تقابلی رسانه‌های تندرو، انصاریان و خاتمی، به عنوان دو روحانی مذهبی در کمال احترام، بر نقاط مشترک تأکید کردند و به اختلاف سلایق سیاسی و اجتماعی مجال برتری ندادند. این نه‌تنها رفتاری اخلاقی، بلکه کنشی سیاسی و دینی بود: الگویی برای آن‌که چگونه می‌توان در عین وجود تفاوت ها، محترمانه و در کنار هم زیست.

خاتمی بار‌ها از روحانیون مستقل و مردمی، چون استاد انصاریان حمایت کرده و با باور به توان اصلاح‌پذیری سنت دینی از درون، نقش این بزرگان را در تقویت جامعه مدنی، دینداری رحمانی و کاهش تنش‌های اجتماعی تعیین‌کننده دانسته است.

سیلی اخلاق بر صورت تندرو‌ها
تکفیرکنندگان، شاید تریبون و بلندگو داشته باشند، اما در دل مردم جایگاهی ندارند. مردم، آنان را که با زبان نفرت سخن می‌گویند، نمی‌پذیرند و از آنان که مهر و اخلاق را سرلوحه رفتار و منش خود قرار داده‌اند، استقبال می‌کنند. محبوبیت شیخ حسین انصاریان در میان اقشار مختلف مردم، از جوانان تا سالمندان، خود گواه روشنی بر این واقعیت است. او سخن می‌گوید تا آگاهی ببخشد، نه آن‌که قضاوت کند.دیدار او با خاتمی، نمادی از پیوند تفکر مبتنی بر عقلانیت، ازادی اندیشه و گفت‌و‌گو و رحمت دینی بود؛ در برابر جریانی که می‌کوشد دایره دین را تنگ و انحصاری ترسیم کند.

آنان که انصاریان را جهنمی خواندند، خود به چه بهشتی دل بسته‌اند؟
در روز‌هایی که جامعه ایران بیش از هر زمان دیگری به گفت‌و‌گو، مدارا و بازسازی اعتماد عمومی نیاز دارد، رفتارهایی، چون تکفیر استاد انصاریان، نه‌تنها سازنده نیست، بلکه به تعمیق شکاف‌ها می‌انجامد. در چنین شرایطی، هر حرکت و دیداری که بر اخلاق، احترام و گفت‌و‌گو تأکید کند، باید تقویت شود.

دیدار این دو چهره، تنها یک رخداد نیست، بلکه موضع‌گیری اخلاقی و فرهنگی در دفاع از عقلانیت است. آنان که انصاریان را جهنمی می‌خوانند، به کدام بهشت می‌اندیشند؟ در حالی‌که ملت، بیش از هر چیز، مشتاق صدای آرام، صادقانه و اخلاق‌مدار دین‌داران واقعی است. در روزگاری که برخی با زبان تکفیر و طرد، بر طبل اختلاف می‌کوبند، آنان که با آرامش، ادب و احترام از یکدیگر استقبال می‌کنند، راه را برای آینده‌ای بهتر می‌گشایند.انصاریان و خاتمی، هر یک به سهم خود، صدای عقلانیت‌اند در روزگاری که غوغای تکفیر، می‌کوشد حقیقت را در دل هیاهو گم کند. خوشا به این صدا‌ها که هنوز شنیده می‌شوند.