۰ طی کمتر از ۲ ماه نخست وزیر اسراییل سه بار به مردم ایران پیام داده و برای اوضاع اقتصادی ایران اظهار دلسوزی کرده است! او اسراییل را صلح‌طلب معرفی می‌کند و چنان می‌نماید که گویی کشورش در گوشه‌ای نشسته و این دیگرانند که بدون دلیل مزاحمش می‌شوند و امنیتش را به خطر می‌اندازند! وی […]

طی کمتر از ۲ ماه نخست وزیر اسراییل سه بار به مردم ایران پیام داده و برای اوضاع اقتصادی ایران اظهار دلسوزی کرده است! او اسراییل را صلح‌طلب معرفی می‌کند و چنان می‌نماید که گویی کشورش در گوشه‌ای نشسته و این دیگرانند که بدون دلیل مزاحمش می‌شوند و امنیتش را به خطر می‌اندازند! وی هرگز به رفتار ۷۶ ساله مملو از تجاوز و اشغالگری اشاره نمی‌کند و روشن نمی‌سازد که چگونه ممکن است وی که رسما و عمیقا نژادپرست است برای کسی جز یهودیان صهیونیست ارزشی قائل باشد؟

از متن سخنانش که بگذریم این سوال مهم هم وجود دارد که آیا یک متهم و محکوم به بازداشت به جرم نسل‌کشی و جنایت علیه بشریت آن هم از سوی دادگاه بین‌المللی واقعا در میان ایرانیان مخاطب دارد؟ به نظر می‌رسد رفتار مزبور بی‌برنامه نیست و اهداف مشخصی را دنبال می‌کند، لذا عبور از کنار آن را نباید جایز بدانیم.

بعید می‌نماید که دستگاه‌های تبلیغاتی و اطلاعاتی اسراییل با تصور تاثیر بیانات نخست وزیر این کشور در مردم ما صدور چنین پیام‌هایی را در دستور کار قرار داده باشند. احتمالا این پیام‌ها بیشتر برای عوامل فعال این رژیم در داخل ایران هستند و چه بسا نکات رمزآلودی هم داشته باشند. اما جز این دسته افراد، بعید نیست معدودی در سطوح مختلف ناخواسته یا برای مقاصد دیگر به این سخنان گوش دهند و حتی در راستای آن عمل کنند یا سخن بگویند!

مسلما همه میهن‌دوستان حتی آنان که چندان اهل دنبال کردن خبر‌ها و تورق تاریخ نیستند وقعی به این سخنان نمی‌نهند و در هر شرایطی کشور خود را در معرض ترک‌تازی بیگانگان آن هم بیگانگان نژادپرست قرار نمی‌دهند و خطرش را کوچک نمی‌شمارند. ولی کسی که فاقد صفت وطن‌دوستی است یا شدت کینه به ساختار سیاسی، او را از لمس تهدید‌ها محروم کرده باشد در معرض ستم به وطن خود قرار دارد و فقط گسترش فضای دفاع از کیان کشور می‌تواند چنین افرادی را بیدار یا حداقل منزوی کند.

در شرایط خطیر کنونی با وجود وارد بودن بسیاری از انتقادها، دلسوزان و واقع‌بینان و مسوولیت‌شناسان به شدت مواظبت می‌کنند که بیان‌شان کوچک‌ترین گردی به دامان فضای حفاظت از کشور ننشاند.

اتفاقا انتقاد‌های سازنده باید برای صیانت بهتر و بیشتر از کشور باشد نه اینکه موقعیت را برای نیش و کنایه و سست کردن انگیزه‌های نگهبانی از میهن مغتنم بشمارند. اگر انتقادی هست به کم‌کاری‌ها و خودمحوری‌ها و عدم برآوردن مطالبات مردم است. درست در همین جاست که تفاوت انتقام‌گیری از نقد سازنده و نافع منافع ملت خود را نشان می‌دهد.

نزدیک به محال است که سیاستمداران با هر گرایش و تمایلی ندانند که در اوضاع کنونی خطر اصلی متوجه ایران است و کسی که در این شرایط به جای تلاش در جهت اصلاح امور، تندتر می‌گوید و می‌نویسد و ملاحظه مصالح کشور را نمی‌کند، بخواهد یا نخواهد، بداند یا نداند در جهت تضعیف ایران و سپر انداختن از جامعه گام برمی‌دارد. او نمی‌تواند طرفدار آزادی و کرامت انسان‌ها باشد همچنان‌که ناراضی‌تراشان و آزاردهندگان مردم در جهت اهداف اسراییل گام برمی‌دارند. متاسفانه معترضان مصونیت‌دار که این روز‌ها با این همه تهدیدها، دولت را آماج حملات خود قرار می‌دهند و حتی فکر تعویض آن را در گفتار و کردار خود نشان می‌دهند و دیگرانی که کلیت ساختار موجود را نفی می‌کنند، طوری رفتار می‌کنند که چیزی از احساس مسوولیت نسبت به مردم و کشور در عمل و بیان‌شان دیده نمی‌شود!

کاستی‌ها و خطا‌ها فراوانند و کسی منکر آنها نیست ولی در همه حال رعایت وضعیت کشور هنگام تزاید فشار‌های بیرونی میزان شعور و تعهد افراد را نشان می‌دهد. بیم آن می‌رود که دستان نفوذی به کار افتند و با هدف تضعیف دولت، خصوصا برای عدم ورود به برخی حوزه‌های مافیایی غائله‌ای، چون سال ۹۶ به وجود آورند! به هر حال نه تنها وضعیت کنونی اوج همدلی و انسجام درونی را طلب می‌کند، بلکه تلاش در جهت اقتدار دولت و حمایت همه جانبه از او را ضروری نشان می‌دهد.

اگر دولت احساس کند که با مسوولیت دادن به افراد غیرهمسو وفاق مورد نظر حاصل نیامده و خدای ناکرده بعضا یاران پا بکار و با انگیزه‌ای همراه خود نکرده، سرعت در تجدیدنظر ضروری است. متاسفانه امروز حساسیت اوضاع به حدی رسیده که کمترین کم‌کاری یا ناکارآمدی ممکن است بخشی از جامعه یا حوزه‌ای از مجموعه خدمت‌رسانی را با مانع و اختلال روبه‌رو کند و عواقبی به همراه داشته باشد.

آقای پزشکیان به درستی برای دعوا نیامده است ولی شرایط کنونی اجازه صبر و انتظار و اقناع را نمی‌دهد. رییس جمهور که شخصا نمی‌تواند به همه بخش‌ها مرتبا و بدون وقفه سر بزند تا ابتدای هر نارسایی را رصد کند و جلوی آن را بگیرد، این وزیران و مدیران هستند که باید مثل دوران جنگ شب و روز نشناسند. یک وزیر مقتدر می‌تواند شخصا مطالبه‌ای از مردم را برآورده سازد و همه فشار‌ها و انتظار‌ها را متوجه رییس دولت نکند. تندرو‌ها چه براندازان و چه طرفداران تندرو وضع موجود از کوچک‌ترین نواقص و نابسامانی‌ها سوءاستفاده می‌کنند تا بلوا بسازند!

با این اوصاف ما ناچار به تمهید یک پدافند همه‌جانبه در مقابل تهدید‌ها هستیم، پدافندی که فقط بخشی از آن نظامی است. البته روشن است که امروز پدافند نظامی در کنار تحصیل رضایت مردم دو پایه اصلی حفظ ایران عزیز هستند. در این دو مورد ایران با تمام وجود به فرزندان برومند و مسوول و میهن‌دوست خود خیره شده است. ایران که باشد همه اسباب اصلاح و آزادی و رفاه و زندگی در دسترس هستند. افراطیون با هر گرایش مخالف یا موافق، این اصل مسلم و بدیهی را فدای خوی تند و ویران‌طلب خود می‌کنند.

اگر احساس مسوولیت نسبت به ایران همگانی شود، عقلانیت، تعهد و امنیت مردم حکم می‌کند که دعوا‌ها به بعد از رفع تهدید‌ها علیه ایران موکول شود. رفتار افراد در شرایط سخت کنونی معیار دقیق و روشنی بر تعهد آنها نسبت به کشور است. ایجاد آرامش آگاهانه برای مردم و تحصیل نظارت مسوولانه آنها یک عمل تاریخی و نجات‌بخش است.