سعید شریعتی گفت: این یک چالش 32 ساله است، کار به جایی رسیده که دیگر بسیاری از اصولگرایان هم رویشان نمی‌شود، عنوان انتخابات را برای این نوع خالص‌سازی برگزینند. مردم بازیچه نیستند که به آنها گفته شود ‌ای مردم بیایید، بین نظام‌الدین موسوی و امیرحسین ثابتی، یکی را انتخاب کنید!

تکتم نیوز/با پایان گرفتن دور دوم انتخابات مجلس دوازدهم عملا پرونده انتخابات سال ۱۴۰۲ مختومه شد. به زودی مجلس جدید با ترکیب نه چندان جدید با همان حال و هوای قبل، تشکیل خواهد شد. اما در بطن انتخابات ۱۴۰۲موضوعاتی وجود دارد که لازم است از منظر تحلیلی مورد بررسی قرار بگیرد. نخستین موضوع، نحیف شدن بیش از پیش جمهوریت نظام است که از منظر تحلیلگران با افزایش دامنه ردصلاحیت افراد و گروه‌های اصلاح‌طلب و میانه‌رو و تنگ‌تر شدن دایره خودی‌ها تحقق یافته است.

موضوع مهم بعدی، کاهش مشارکت گروه‌های سمپات اصولگرا در این انتخابات است. بررسی اعداد و ارقام آرای منتخبان اصولگرای انتخابات و مقایسه آن با آرای دوره‌های قبلی آنها نشان از کاهش مشارکت در میان جمعیت سمپات جناح راست دارد. به عبارت روشن‌تر، این انتخابات حتی توجه طیف‌های موافق اصولگرا و جمعیت مذهبی کشور را نیز جلب نکرده است.چرا که کاهش مشارکت در میان این طیف هم قابل توجه بوده است.در واقع رای خودشان هم به نسبت دوره‌های قبل، علی‌رغم افزایش جمعیت کلی رای‌دهنده نصف شده است. بحث بسیار مهمی است، توجه کنید. یعنی فقط معترضان و مخالفان اقتدارگرایی و اصلاح‌طلبان و معتدلین و… صحنه انتخابات را ترک نکرده‌اند، بلکه طیف‌های مذهبی و متدین و بنیادگرا و گروه‌های سمپات جناح راست هم حاضر به مشارکت در انتخابات نشده‌اند.آنها هم احساس می‌کنند حضور یا عدم حضورشان تغییری ایجاد نمی‌کند.
این یک تئوری و نظریه نیست، اعداد و ارقام، هم در دور اول و هم در دور دوم انتخابات همین را به ما می‌گویند. شما تعداد آرای قالیباف به عنوان یکی از مهم‌ترین لیدرهای جناح راست را با گذشته خودش مقایسه کنید.
کاری به اینکه چهارم شده، پنجم شده یا اول شده ندارم. مطلق رای قالیباف را با رای دوره قبلی خودش، مقایسه کنید تا متوجه ریزش عجیب آرا در جبهه اصولگرایی شوید. این آمارها نشان می‌دهد حتی کسانی که در انتخابات قبلی به قالیباف و اصولگرایان رای داده بودند در این دوره احساس کرده‌اند حضورشان فایده‌ای ندارد و در انتخابات حضور پیدا نکرده‌اند. این روند یعنی از معنا تهی کردن اصل انتخابات.
گروه اصلاح‌طلب سال‌هاست که درباره برآمدن یک چنین روزی هشدار داده بودند و امروز مانند روز برای همه هویدا شده است.لازم نیست جبهه اصلاحات بیانیه بدهد، آقای عباس عبدی در «اعتماد» یادداشت بنویسد و سایر تحلیلگران فریاد وا انتخاباتا سر دهند.دوستان کاری کرده‌اند که حتی طرفداران و حامیان‌شان هم به آن پشت کرده‌اند. ‌ای‌کاش آقایان شورای نگهبان و شخص وزیر کشور به عنوان برگزار کننده انتخابات فرصتی در اختیار روزنامه‌نگاران و منتقدان قرار می‌دادند تا پرسش‌های خود را طرح کنند.